پروژه یوکوهاما از نمودار سیرکولاسیون بدست آمده و هدفش حذف ساختار خطی فعلی اسکله ها و کیفیت جهت دار سیرکولاسیون بوده است. طرح بیش از آنکه به بنا به عنوان یک شیء نظر داشته باشد امتداد سطح شهر تلقی می شود و به مثابه ی میدانی فضایی و تهی “هدف اصلی اش، اتصال بندر یوکوهاما و اقیانوس آرام است. در اینجا فضای عمومی به دور پایانه می پیچید و حضور نمادین آن به عنوان دروازه ی ورودی نادیده گرفته می شود. در واقع فضای شهری در دل دریا نفوذ می کند و سطح زمین به نرمی به سکوی سوار و پیاده شدن مسافران از کشتی متصل می شود.”
اگر به این بنا از زاویه پدیدارشناسی با تاکید بر ارتباط بدن و معماری نظری داشته باشیم. می توانیم نظری بیافکنیم به گزاره مطرح شده از دایانا آگرست، “او کمال در معماری را به شدت مربوط به روابط انسان و طبیعت می داند. رابطه مقایسه ای بین معماری و بدن انسان بر این اعتقاد است که قوانین طبیعی زیبایی و طبیعت به معماری انتقال یافته اند.