پاورپوینت بررسی مشکل سه دریای آرال، خزر و آزوف
اکنون در طول توسعه قوی صنعت و کشاورزی، طبیعت بیش از هر زمان دیگری دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. و نه تنها موارد مثبت (بهبود، پرورش نژادهای جدید، حفظ گونه های کمیاب)، بلکه موارد منفی (آلودگی، نابودی). طبیعت تحت تأثیر مردم بیش از حد آسیب پذیر است. و گاهی اوقات نتیجه نهایی غیر قابل برگشت می شود. یکی از مصادیق چنین اقدامی مشکل سه دریای آرال، آزوف و خزر است. البته می توان برای نجات آنها اقدامات خاصی انجام داد، اما دریاها دیگر مانند گذشته نخواهند بود و به شکل اولیه خود باز نمی گردند.
I. مقدمه
اکنون در طول توسعه قوی صنعت و کشاورزی، طبیعت بیش از هر زمان دیگری دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. و نه تنها موارد مثبت (بهبود، پرورش نژادهای جدید، حفظ گونه های کمیاب)، بلکه موارد منفی (آلودگی، نابودی). طبیعت تحت تأثیر مردم بیش از حد آسیب پذیر است. و گاهی اوقات نتیجه نهایی غیر قابل برگشت می شود. یکی از مصادیق چنین اقدامی مشکل سه دریای آرال، آزوف و خزر است. البته می توان برای نجات آنها اقدامات خاصی انجام داد، اما دریاها دیگر مانند گذشته نخواهند بود و به شکل اولیه خود باز نمی گردند.
برای درک مقیاس یک فاجعه زیست محیطی، باید با علل و پیامدهای آن آشنا شوید. و همچنین ببینید چه اقداماتی انجام شد و چه مواردی در پی داشت.
II. مشکلات زیست محیطی دریاها
1. دریای آرال
1) دلایل مرگ دریای آرال
مشخص است که در صورت بارگذاری بیش از حد، اکوسیستم ثبات خود را از دست می دهد و در چنین مواردی، بهره برداری بدون فکر از منابع طبیعی اغلب منجر به بلایای زیست محیطی می شود. نمونه وحشتناکی از این دست سرنوشت دریای آرال است که چهارمین دریاچه بزرگ روی زمین بود. همیشه از آب دو رودخانه بزرگ - آمودریا و سیر دریا - تغذیه می شد و همراه با آنها یک سیستم پایدار را تشکیل می داد. اما در پایان دهه 1980، دریا عملاً وجود نداشت، که منجر به تعدادی پیامدهای منفی شد: کاهش شدید کیفیت آب و بدتر شدن سلامت عمومی، افزایش مساحت بیابان ها، شور شدن و غرقابی خاک و بدتر شدن آب و هوا. واقعیت این است که دریای آرال به طرز فاجعه باری کم عمق شده است. دلیل این کم عمقی این است که دریای آمودریا و سیر دریا به دلیل برداشت عمدی منابع آبی از سرشاخه های دریای آرال برای آبیاری گستره های استپی که قبلاً بی آب بوده اند، تغذیه دریا را مانند گذشته متوقف کردند.
در حوضه های این رودخانه ها، سیستم های آبیاری بزرگ جدید ایجاد شد، قلمرو زمین های آبی گسترش یافت، مخازن جدید ظاهر شد، شهرک ها و شرکت های صنعتی به وجود آمد. علاوه بر این، آب این رودخانه ها برای آبیاری مزارع پنبه منحرف شد. کانال Karakum آب زیادی را از آمودریا به صحرا تخلیه می کند. او به مناطقی که قبلاً بی آب و بیابان بود، حیات بخشید و بسیاری از مناطق کویر را به واحه های شکوفه تبدیل کرد.
در حال حاضر، اکوسیستم دریا عملا مرده است. این به نوبه خود منجر به یک فاجعه اجتماعی و انسانی در مجاورت دریای آرال شد.
2) وضعیت فعلی
ویژگی بارز آب و هوای منطقه دریای آرال قاره تند است. در 10-5 سال گذشته، به دلیل روند خشک شدن دریای آرال، تغییر محسوسی در شرایط آب و هوایی منطقه دریای آرال مشاهده شده است. عقب نشینی دریا و افزایش شوری آن (و در نتیجه دمای انجماد آن) آب و هوای منطقه دریای آرال را به شدت قاره ای تر کرد. پیش از این، آرال بهعنوان نوعی تنظیمکننده عمل میکرد و بادهای سردی را که در پاییز و زمستان از سیبری میآمد، نرم میکرد و مانند یک تهویه مطبوع بزرگ، شدت گرما را در ماههای تابستان کاهش میداد. با شدیدتر شدن آب و هوا، تابستانهای منطقه خشکتر و کوتاهتر و زمستانها طولانیتر و سردتر شدهاند. در نواحی ساحلی دریای آرال بارندگی چندین برابر کاهش یافته است. بادهای شدید اغلب در منطقه دریای آرال می وزد. شرایط آب و هوایی ذکر شده شرایطی را تعیین کرد که تحت آن کشاورزی بدون آبیاری غیرممکن است. نتیجه این امر تجمع شدید نمک در خاک است که مستلزم نیاز به مصرف آب نه تنها برای آبیاری گیاهان، بلکه برای شستشوی زمین است. بستر دریا که در حالت طبیعی خود به دلیل فعالیت حیاتی هیدروبیوسنوز غنی دریا، نوعی کارخانه نمکزدایی برای حوضه زهکشی وسیع بود، اکنون به عنوان یک آتشفشان مصنوعی انسانی عمل میکند و تودههای عظیمی از نمکها و گرد و غبار ریز را به داخل دریا رها میکند. جو تأثیر آلودگی با این واقعیت افزایش می یابد که دریای آرال در مسیر یک جریان هوای قدرتمند جت از غرب به شرق قرار دارد. این به حذف ذرات معلق در هوا به لایه های بالا و گسترش سریع آنها در جو زمین کمک می کند. بنابراین، آفتکشهای منطقه آرال در خون پنگوئنها در قطب جنوب یافت شد و گرد و غبار مشخص آرال در یخچالهای طبیعی گرینلند، در جنگلهای نروژ و مزارع بلاروس، هزاران کیلومتر دورتر از آسیای مرکزی مینشیند.
و.....