بخشی از مطلب
با توجه به جمیع جهات و توجه به آنچه تاکنون بر معماری اسلامی گذشته و آنچه که شارع بدان نظر دارد، میتوان این نوع معماری را با اعمال هفت اصل تبیین شده ذیل به وجود آورد. این اصول در همه جا به صورت کم و زیاد اعمال شده، به طوریکه اعمال این اصول ضمن نگرش به هنر مردمان سرزمینهای اسلامی، مکتبهای رایج پنج گانه متداول دنیای اسلام را به وجود آورده و به صورت محدودتری شیوههای معماری را در هر ناحیهای معمول داشتهاند. این اصول عبارتند از: توحید، اخلاص، علم، حیا و حجاب، عبادت و احترام، اقتصاد و ذکر.
توحید:
یکی گفتن به زبان، یکی دانستن، یکی دیدن، یکی شدن وجود خدا؛ یعنی کمال هنر. اعتقاد به خدای واحد و مورد پرستش همه ملل، این یگانگی را به وجود آورده که در مجموعه شهرهای اسلامی دنیا و در همه جا این وحدت دیده میشود؛ در شهرهای اسلامی به لحاظ داشتن نشانههای اسلامی نظیر مساجد، اماکن مقدسه و مذهبی، بازارها، میادین و در بین مردم، به کارگیری زبان عربی به مثابه زبان اول و یا زبان دوم و کتابت آن در همه نقاط. این وحدت ناشی از یک فرهنگ و نشأت گرفته از یک کتاب آسمانی است و این فرهنگ، خصوصاً در معماری مؤثر بوده است؛ مثل رعایت جهت قبله یعنی در یک شهر اسلامی، وحدت سمت و سو را به وجود میآورد
. این یگانگی را دور از عادات مختلف مردمانی اعم از سیاه و سفید، زرد و سرخ و حتی وجود شرایط علمی و افکار متفاوت، جدا از مکاتب مختلف معماری و شیوههای آنها که در جهت و وحدت قدم برداشتهاند، میبینیم. مساجد همه ملل، دارای صحن، غُرفات، حجرهها و شبستان رو به مرکز، یک میانسرا که در مرکز این میانسرا آب پاک و مطهر وجود دارد و قد برافراشته، گلدسته ها و مناره و گنبدها را در همه جا میبینیم که همه و همه در جهت وحدت هستند. این وحدت را حتی در هنرهای مستظرفه، نظیر کارهای گره و رسمی بندیها و مقرنس نیز احساس میکنیم که همه به یک جهت و یک مرکز ختم میشوند.
همچنان که همه در هر کجای دنیا که باشند به سوی یک قبله تعظیم و احکام الهی را اجرا میکنند و مساجد قبرستانها و شهرهای خود را در این جهت میسازند و با این همه کثرت، در آن وحدت دارند. این وحدت و یگانگی در هنر هم دیده میشود؛ یکی بودن در مبانی معماری در هنر اسلامی، وجود خدای یگانه و کتاب آسمانیاش که در جای جای این کتاب حکمت، وحدت را بیان نموده است.
حکمت یعنی بیان اسرار هارمونی؛ یعنی برای نواختن آهنگ یگانگی، باید همه این هارمونیها را شناخت و به کار برد. اصل مسلمانی یعنی تسلیم به هارمونی، تسلیم به تناسبات که زیبایی را به وجود میآورد و زیبایی، ما را مسلمان میکند. خلاقیت یعنی کشف هارمونیها، کشف تناسبات در یک اثر هنری. بنابراین نبود تناسبات و هارمونی یعنی عدم خلاقیت. نظام عالم از واحد به کثیر و از کثیر به واحد است. عوامل وحدتبخشی از کثرت، شناخت تقارن، توازن، تعادل، تناسب و … هستند. این عوامل و این هارمونیها رد پای وحدتاند که میتوان تحت عناوین ذیل این عوامل را دستهبندی نمود:
۱٫ تقارن: وحدت در محوریت با مرکزیت؛
۲٫ تناسب: وحدت در ابعاد و اندازهها؛
۳٫ توازن: وحدت در هارمونیها؛
۴٫ تعادل: ایجاد وحدت در حجم ها و وزن ها؛
۵٫ توافق: وحدت در عمل و فکر و در انتخاب عملکرد معماری؛
۶٫ تطابق: ایجاد وحدت با طبیعت و ساختمان؛
۷٫ تشابه: همان وحدت در شکل است؛
۸٫ تجانس: وحدت در جنس و صفت است؛
۹٫ تناظر: وحدت در دید است؛
۱۰٫ تساوی: در همه چیز.
شناخت و به کار بستن این هارمونیها، یک اثر هنری را به هنر اسلامی، به ویژه در معماری نزدیک میکند. هنر معماری، خود عرصه مناسبی برای نشان دادن عوامل فوق است، زیرا معماری، خود بر اصول هندسی استوار است. به همین دلیل ایدئولوژی هنر اسلامی هندسه است که تغیر نمیکند، ولی در هر زمان و مکانی هنری بر این مبنا عرضه میشود.
اخلاص
ساختمانهای مسکونی همه بدون پیرایهاند. خلوص فقط باید برای خدا باشد. باید از هر چه زشتی و پلیدی است، دور باشد. همه چیز باید زیبا باشد: ان الله جمیل و یحب الجمال. در روند احداث ساختمانهای عمومی، آنچه هنرمندان دارند در طبق اخلاص تقدیم میکنند. اکثر اماکن وقفیاند؛ ساده و بیپیرایه و دور از اسراف. در اماکن باید همه چیز پاک، بیپیرایه و خالص باشد. آب را که نشانه پاکی است، در جای جای بنا به کار میبرند. نور را در همه ساختمان گردش میدهند. نور نشانه خلوص و پاکی است.
هر چه که میسازند به سوی آسمان نشانه دارد و همه چیز متعلق به اوست و در نهایت اخلاص قرار دارد. همه اماکن اشاره به آسمان دارند؛ گنبدها، دور قوسها، تیزی بالای دربها و پنجرهها همه نوک تیزاند و همه به آسمان اشاره دارند؛ حتی به هم دروغ نمیگویند. آنچه هست واقعیت دارد و از ساخت دکور درها و پنجرههای کاذب خودداری میشود.
از ساختن هر چیزی که در آن نشانهای از ریا یا نشانهای از اخلاص در پیشگاه خداوندی نداشته باشد، پرهیز میکند. دروغ در معماری اسلامی جایی ندارد؛ حتی در بنا کردن احجام معماری، مصالحی که در آن به کار رفته، رابطه دارند. این نکته به ویژه در نیارش بنا دیده میشود. مصالح انتخاب شده و فرمهای انتخابی باید خود ایستا باشند، نه اینکه با توسل به ترفندهایی این نیارش را تأمین کنند. و.......