بخشی از مطلب
با ظهور دین جدید اسلام در عربستان و رواج آن در کشورهای دور و نزدیک، رنگ و بوی کیش جدیدی به نام " اسلام " در زندگانی ملت هایی که گروه گروه به این آیین می گراییدند، بتدریج ریشه دوانید و فرهنگ، هنر و تمدشان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد. در بعضی از زمینه های فرهنگی و هنری ، خودِ دین اسلام ابداع کننده ای مستقیم بود، و در بعضی مواقع نیز تنها روح اسلام با دمیدن بر تمدن کشورهایِ نو مسلمان شده، نوعی فرهنگِ خاص و دلنشین را پدید می آورد، که در نهایت منجر به انقلابی عظیم در جهان گردید. این مقاله به معرفی دو نمونه از تاثیر پذیری های فرهنگ و هنر کشور ایران در صدر اسلام از دین نوخاسته اسلام پرداخته است.
واژگان کلیدی: دین اسلام، تاثیر گذاری، ایران صدر اسلام، ، معماری مساجد، خط و کتابت.
پیشگفتار
ظهور دین جدید اسلام در قرن هفتم میلادی/اول هجری، اساس و شالوده ی فرهنگی و هنری بسیاری از کشورهای صاحب تمدن آن روزگار را که توسط مسلمانان یکی پس از دیگری فتح می گردید، دگرگون ساخت و دامنه ی سیطره ی خویش را از قاره ی آسیا به سمت اروپا و شمال آفریقا کشانید. نتیجه این فتوحات به پا خواستن تمدن و فرهنگی بود که ایدئولوژی و جهان بینی خود را بر شالوده ی عناصر فرهنگی و هنری تمدن های مغلوب ، بنیان نهاد و به سرعت گسترش بی نظیری یافت.
اگر چه تشکیل فرهنگ و هنر اسلامی، به معنای سیاسی خود، تقریبا با روی کار آمدن سلسله اموی در سال ٤١ هجری و با انتقال مرکز خلافت از مدینه به دمشق آغاز گردید - که این تغییر مکان ، مسلمانان را از طرفی با هنر و فرهنگ ایران و روم آشنا کرد و از طرف دیگر بر آنها از نظر معنوی تاثیر نهاد تا جائیکه هنر دوره ی اموی، به صورت یک هنر التقاطی متجلی گشت و در دوره ی عباسیان به همین منوال، اما با نوآوری هایی ، راه تازه ای را در پیش گرفت- اما شکل گیری فرهنگ و هنر اسلامی که روح معنوی والایی با خود به همراه داشت و بر پایه ی تمدن به میراث رسیده ی دول بزرگ آن زمان به پا خواسته بود، ریشه ای غیر قابل انکار در صدر اسلام و منش اعجاب برانگیز پیامبر اسلام(ص) و کتاب مقدس قرآن داشت که به آن می پردازیم.
ماهیت و چگونگی فرهنگ و هنر اسلامی
هنگامیکه هنر با تعبیر "اسلامی" به کار برده می شود، در واقع به هنر کشورهایی اشاره می کند که زیر نظر حکام مسلمان می زیسته اند و یا اینکه در فرهنگ ها و جوامعی زندگی می کرده اند که متاثر از ویژگی های خاص حیات و اندیشه اسلامی بوده اند. اما تعبیر "اسلامی" ، بر خلاف تعبیر " مسیحی" ، به خود دین به تنهایی ، اشاره ندارد بلکه به یک فرهنگ عمومی هم اطلاق می شود، زیرا در اسلام، بر خلاف مسیحیت، جدایی دین از دولت، حتی به گونه ی نظری، معنا و مفهومی ندارد. از طرفی، دین اسلام، بر خلاف مسیحیت، در آغاز به وسیله افراد معدود گسترش نیافت بلکه توسط لشکری عظیم به سمت دول بزرگ آن زمان روانه گشت و قادر به گسترش خصلت های خاص فکری و هنری خود گردید و بتدریج با تشکیل امپراطوری عظیمی ، هنر، فرهنگ ، تمدن و فلسفه ی خود را در سراسر جهان به شیوه های مختلف اما با پیامی واحد به منصه ی ظهور رسانید(اتینگهاوزن و گرابار، ١٣٨٣: ١).
برای یافتن سرچشمه این ماهیت جدید، در واقع باید به باطن خود دین اسلام رجوع کرد. این منبع درونی به طرز انفکاک ناپذیری با معنویت اسلامی پیوند دارد. معنویت اسلامی از یک طرف قرآن و از طرف دیگر حقیقت روح پیامبر(ص) است. بنابراین منشا هنر اسلامی را نیز باید در حقایق درونی قرآن، که حقایق اصلی عالم هستی و حقیقت معنوی ذات نبوی است و "برکات محمدیه " از آن نشات می گیرد، جست و جو کرد. قرآن اصل توحید را بازگو می کند و حضرت محمد(ص) نیز تجلی این وحدت در کثرت است و در خلقت خداوند، بر این وحدت شهادت می دهد(نصر،١٣۷۵: ١٢).مثلا خود کتاب مقدس قرآن نقش مهمی را در شکل گیری و حتی نوع شکل گیری هنر اسلامی ایفا میکند. به عنوان مثال قرآن مجید درباره زیبایی شناسی نقاشی، پیکر تراشی و سایر هنرها سکوت کرده است، و آیه "الله خالقُ کل شَی وکیل" به خوبی بیانگر این مسئله می باشد.(١)
خود ماهیت وجودی قرآن در هنر اسلامی جای بسی تامل دارد. اسلام از همان ابتدا جای بازنمایی های شمایل نگارانه و نمادین و عملی هنر مسیحی و بودایی را گرفت و این کار با کتیبه نگاری آیات قرآنی و آثار دیگر به وقوع پیوست. اما در کل چهار عنصر پر اهمیت برای مسلمانان عرب از جمله ترجیح برگزاری نماز در یک مسجد، شکل گیری خانه حضرت محمد(ص) در مدینه به عنوان نخستین مسجد اسلامی، پرهیز از بازنمایی موجودات زنده و تثبیت قرآن در مقام ارجمند ترین منبع معارف اسلامی، از مهمترین عوامل شکل گیری فرهنگ و هنر اسلامی در دوران ده ساله اول هجرت پیامبر (٦٢٢ تا ٦٣٢م) به حساب می آمد( همان :۹-٨).
١-می توان برای درک ماهیت مفهومی و فیزیکی تصاویر در آن روزگار این حدیث مکرر را به یاد آورد: هنرمندی که موجود زنده ای را باز نمایی میکند مقلد خداست، از این رو در آن دنیا باید به آن موجود زنده روح و جان ببخشد. مراجعه شود به : اتینگهاوزن و گرابار، ١٣٨٣: صص ۷-۹
١-تاثیر دین اسلام بر معماری مساجد صدر اسلام و آداب مختص به مساجد
دین اسلام در قرن ششم میلادی ظهور کرد و سیطره ی آن بخش اعظمی از جهان آن روزگار را در بر گرفت، و آنچنان با سرعت بر دیگر کیش ها برتری یافت که خود به مانند معجزه ای شد. نیایشگاه مسلمانان نیز که مسجد نام گرفته بود، بنا گردید و بتدریج بر دیگر نیایشگاه ها برتری یافت و معماری اسلامی پا به عرصه وجود گذاشت. معماری در هنر اسلامی، جایگاه ویژه ای دارد و هنرمند مسلمان تجلی انوار حق را که در عالم هستی و کاینات به ظهور رسیده، در معماری پر معنای خود جلوه گر می کند. معماران اسلامی با نیت نزدیکی به محبوب و قرب در جوار حضرت دوست کوشیده اند تا روح معنویت اسلامی را در بناهای خود نمایش دهند و در تک تک اجزای آن مظاهر الهی را به نمایش بگذارند. بدین جهت نقشه ی بنا و تزئینات آن همه مجموعه ای متحد و مطابق با تفکر الهی است. بر این اساس زیباترین و جاودانه ترین شاهکارهای هنری، در مساجد و دیگر مکان های مذهبی گرد آمده است. به عبارت دیگر از منظر اسلام معماری اسلامی تمثیلی از سلسله مراتب عالم وجود است و کل عالم عبادت گاهی است که گنبد رفیع آن همانا آسمان نیلگون بر افراشته و سجاده ی آن فرش زمین و دل معبد درون هر آدمی است. بدین سان، خلوت درون و برون ، عبادت گاه جان و تن در معماری اسلامی در متعالی ترین نوع خود پایدار شده است(فولادوند، ١٣٨٤: ٨۷٢).
نخستین مسجدی که توسط پیامبر و همراهانش دایر گشت، مسجد نبی(ص) می باشد که الگوی سایر مساجد شد. مسجد نبی(ص) که در واقع خانه پیامبر نیز محسوب می گشت به شکل چهار ضلعی ای بود که در درجه اول وسعت و ساده گی آن به چشم می آمد. علاوه بر این، مسجد نبی(ص)، فضایی محصور، وسیع و خالی بود. دیوارهای در برگیرنده آن ساده بود. در ابتدا، در بدنه ی داخلی دیوار مواجه با قبله، یک مکان سایه دار با دو ردیف ستون از تنه درخت خرما و سقفی از بر گهای همین درختان که با گل اندود شده بود، قرار داشت(هیلن برند، ١٣٨٣: ٤٠). و بدین ترتیب این مسجد ساده ی شبستانی با ویژگی هایی که تا آن زمان بدیع بود، بنا گردید و نه تنها الگوی مساجد بعدی شد بلکه هنرمندان مسلمان با اضافه نمودن ویژگی های دیگری، که آنها نیز نشات گرفته از روح اسلام بود، توانستند مساجدی در خور توجه و قابل تحسینی را بیافرینند. در ذیل به برخی از ویژگی های مسجد نبی(ص) و مساجدی که بعد ها بنا گردید، می پردازیم.
در یک دسته بندی کلی می توان به چند نمونه از ویژگی های اسلامی معماری مساجد اشاره کرد:
الف)سادگی: از ویژگی های شاخص مساجد صدر اسلام سادگی و بی پیرایه بودن است، چرا که در عبادات دسته جمعی صدر اسلام، فقدان تشریفات، رکن اساسی محسوب می گشت. از طرفی سادگی بیش از حد خانه پیامبر، و تاکید ایشان به ساده زیستی، اثر خود را بر طرح و شکل مساجد بعدی باقی گذارد.
ب)تناوب و تکرار: ساختمان مسجد در معماری اسلامی طوری طراحی شده است که راز و نیاز با معبود را برای انسان چه در جمع و چه تنها، آسان می سازد. تناوب و تکرار بی کران قوس ها و ستون ها، و نقوش، فضای پیوسته را چنان به تکه های همسان تقسیم می کند که ایجاد آن حالات معنوی خاص را آسان می سازد.
ج)وجود دیوار خارجی: در مساجد اولیه با احداث دیوار خارجی بر گرد مساجد، به طور واضح زمین مقدس- حرم- را از جهان غیر مذهبی(دنیوی) خارج و مشخص می کردند و این پیام بدیع بدین شکل در ساختار معماری مساجد به اجرا درآمد.
د)انعطاف پذیری: برای انجام مراسم عبادی نیازمندی های پیچیده و خاص وجود نداشت. این ساده گیری که در پس ساده اندیشی اسلام بود، موجب شد که طیف وسیعی از بناها شایستگی تبدیل به مسجد را داشته باشند.
و)بی تفاوتی نسبت به نماهای خارجی: پیامبر(ص) اجازه تجمل در معماری را نمی داد و این طرز تفکر از برخی از احادیث نشات گرفته است. در سرزمینهای اسلامی معماری عمومی و معماری مسکونی در نهایت سادگی با دنیای بیرونی روبرو می شود تا خلوت را برای کسانیکه در درون هستند، حفظ کند(همان، ١٣٨٣: ١٢١).
ه)تاکید بر فضای درونی: هنرمندان و طراحان مساجد، به تضاد میان فضای داخلی و خارجی مساجد توجه کرده اند و هنگامی که انسان وارد مسجد می شود، میان برون و درون تفاوت آشکاری را احساس می کند. به این معنی که آدمی با گردش در داخل و خارج در واقع سیر میان وحدت و کثرت و خلوت و جلوت می کند. در واقع نمایش معماری در مساجد به گونه ای ست که نمی خواهد همه ی امور را در صرف ظاهر به تمامیت برساند و از سیر و سلوک در باطن چشم پوشی کند و هنر اسلامی به این شیوه عبادت کنندگان را از ظاهر به باطن رهنمون می کند که استفاده از نقوش کاشی ها با رنگ سفید به همراه نقوش گچبری، تضاد چشمگیری را با فضای پر نقش و نگار بیرون برقرار می سازد و این موضوع به فضای داخلی مسجد، آرامش و قداست خاصی می بخشد ، چرا که رنگ سفید به خصوص وقتی با نوعی خلوت، تفکر و سکوت همراه باشد، الهام کننده ی نوعی بزرگی پاک و اندیشه ی بالنده است(احمدی ملکی، ١٣٨٤: ١٤٢).
ی)توجه به قرینه سازی: شالوده ی فضا و بنای مسجد را در واقع نوعی ذوق قرینه سازی به وجود آورده است. قرینه سازی که با تصورات عرفانی و تفکر اعتقادی مسلمانان هم خوانی دارد. نمازگزاران مسلمان هنگام حضور در مکان مقدس مسجد، جهان مطلوب باطن خویش را بر لطافت و زیبایی انحنای خطوط و حجم های مکرر منطبق می یابد و پژواک و تکرار جلال و رحمت را می شنود، آن هنگان که از هر نقش و ندایی صدا باز می آید و قرینه ها حضور عبادت را در میان می گیرند(همان: ١٤۹).
م) توجه به تزئینات: در دین اسلام تصویر گری به جهت همراهی با القائات بت پرستی منع گردید، همین امر موجب تشویق معماران و هنرمندان به تمرکز شدید روی تزئینات منتزع و مجرد شد. خود همین امر به عنوان یک ارزش در جهت کمک به تفکر ، منزلت پیدا کرد. و تزئینات اسلامی در سه دسته از جمله طرح های گل و بوته ای، طرح های هندسی و هنر خوشنویسی بر روی مساجد به تصویر کشیده شد که خود بُعد عمیقی دارد. تنوع بی پایانی که هنرمندان به طور سحرآمیزی قادر به بوجود آمدن آن در طرح های گیاهی شدند بودند و به "اسلیمی" شهرت دارد تداعی کننده غنای پایان ناپذیر خلقت خداوند است و غالبا در حس نماد مذهبی اشاره به بهشت و خداوند دارد. از طرفی تزئینات هندسی شامل نقوشی هستند که فراتر از چهارچوبی که نما را در بر می گیرد، نیز ادامه دارند، در هر دو مورد تداعی روشنی از بی نهایت وجود دارد. بالاخره هنر خطاطی، آن گونه که در مساجد دیده می شود، مشتمل بر آیاتی از قرآن و حدیث، و دارای مضمون مذهبی غالب و صریح است. این نوشته ها به سادگی پاسخی است اسلامی درباره شمایل ها. این امر احترامی است به قدرت اتحاد بخشی که این زبان در جهان اسلامی دارد(هیلن برند١٣٨٣: ١١۹- ١٢٣). خصیصه مهم هنرهای تزیینی بناهای اسلامی این است که بیننده را به تحرک و عمل وا نمی دارد، بلکه در ذهن وی زمینه ای برای کشف و شهود مهیا می کند. طرح های هندسی که به نحو بارزی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نمایش می دهد، همراه با نقوش اسلیمی که نقش ظاهری گیاهی دارند، آن قدر از طبیعت دور می شوند که فضای معنوی خاصی را ابداع می نمایند که رجوع به عالم توحید دارد و بدین شکل تفکر توحیدی چون دیگر تفکرهای دینی و اساطیری، در معماری مساجد تجلی تام و تمام پیدا می کند(احمدی ملکی، ١٣٨٤: ١٤١).
علاوه بر آنچه که در بالا ذکر آن رفت، آفرینش فضایی به نام مسجد جهت برپایی نماز و عبادت، آداب جدیدی را نیز برای مسلمانان و از جمله نو مسلمانان ایرانی به ارمغان آورد که به برخی از اهم آنها می پردازیم: نخست آنکه در وارد شدن به حریم مسجد و ذکر و یاد حق تعالی ، برای زدودن غبار تیرگی از درون، پاک نمودن برون را هم می طلبد، و وضو ساختن و به جای آوردن آداب آن ، نخستین شرط دلدادگی مسلمانان می باشد. از طرف دیگر قرار گرفتن مسلمانان در یک جهت خاص برای نماز، که به سوی قبله است، به طور متناوب، وحدت و هماهنگی موزون و زیبای را در بین مسلمانان تقویت می کند. سوم اینکه عبادات دسته جمعی که خاصه در مساجد جامع انجام می گیرد، حضور در اجتماع و با هم بودن را در پی دارد، لذا مسجد دیگر تنها جای عبادت نیست بلکه مکانی سیاسی و پایگاهی اجتماعی نیز محسوب می گردد و می توان اینگونه نتیجه گرفت که مسجد در واقع در بر گیرنده عمیق ترین نوع وحدت زندگی و مفهوم جامعه است. در نهایت برای ورود به مسجد کفشها را از پا در می آورند و این عمل متواضعانه و نمادین نمایشگر انتقال از زندگی دنیوی به عالم روحانی است.
تاثیر پذیری معماری مساجد اولیه در ایران بر اساس الگوی اسلامی
و اما آفرینش فضایی به نام "مسجد " برای اولین بار به برکت دین نوین در کنار سایر ابنیه معماری در ایران به وجود آمد و این سر آغاز اولین الهامات دین اسلام در زندگی ایرانیان است.
رواج نقشه مسجد عربی بر اساس الگویی که دین مبین اسلام با خود به همراه آورده بود، چنان وسیع شد که نفوذ آن در معماری مسجد سرزمینهای غیر عرب نیز سرایت کرد. در ابتدا خانه پیامبر به عنوان خانه ی خدا، بسیار ساده و همانند خانه بندگان خدا، به عنوان اولین مسجد ، با سنگ های لاشه اطراف مدینه ساخته شد و همین خود آموزشی آسمانی و بسیار ارجمند برای هنرمندان مسلمان بود تا بتوانند از ساختمایه های بوم آورد و بهره گیری از هر چه که در دسترس دارند بسنده کنند. پروردگار در قرآن می فرماید" والله جعل لکم من بیوتکم و جعل لکم من جلود الانعام بیوتا تستخفونها یوم ظعنکم و یوم اقامتکم و من اصوافها و اوبارها و اشعارها اثاثا و متاعا الی حین"( نحل:٨٠).
مساجد قرن اول تا پنجم هجری در ایران
همین ساختمان مردم وار و بی پیرایه پیامبر(ص) که به نخستین عبادت گاه مسلمانان درآمد، چند سالی پس از پایان (شاید کمتر از نیم سده)، در سرزمینی بسیار دور از مدینه، ویژگی معماریِ نو مسلمانان ایرانی شد و در فهرج (یکی از چهار شهر آن روز یزد) با بهره گیری از آنچه در دسترس داشتند، خدا خانه ای، برای هم کیشان خود بنا کردند و مسجد فهرج یزد، شروع معماری اسلامی در ایران می باشد(کیانی، ١٣٨۵: ۵). این مسجد که در قرن ١ و ٢ هجری از خشت خام و گل ساخته شد، اولین مسجد از نوع مساجد شبستانی است که بدون گنبد می باشد و به شدت از مساجد شبستانی عربی( مسجد نبی(ص) و مسجد کوفه) آن زمان متاثر می باشد(تصویر ١).
دومین مسجدی که به سبک مساجد ستوندار کوفه ساخته شد، تاریخانه دامغان، متعلق به قرن ٢ هجری می باشد. طرح این مسجد که به سبک حیاط اندرونی چهارگوش می باشد، در اطراف حیاط، رواق هایی با طاق های آهنگ بر روی ستون دارد(تصویر ٢). مسجد تاریخانه بعد از مسجد فهرج دومین مسجد شبستانی می دانند که گنبد و ایوان ندارد و با کتیبه هایی از خط کوفی مزین گشته است.
و اما مسجد جامع نایین نیز به عنوان سومین مسجد شبستانی در ایران شناخته شده است که در دوران آل بویه ساخته شد. تزئینات گچبری آن شبیه دوره سامره عباسی است و با کتیبه های کوفی تزئین گشته است( پرنا، ١٣٨۵: ١١٦-١١۹). این مساجد و به دنبال آنها چند نمونه دیگر، از جمله مسجد جامع اردستان که او نیز جزو مساجد شبستانی بود و در دوره سلجوقی(قرن ۵ هجری) به دو ایوانی تبدیل گشته، بخوبی تاثیر پذیری تفکر اسلامی را به همراه نقشه عربی در مساجد اولیه در ایران به نمایش می گزارد.
تصویر١- مسجد فهرج یزد، قرن ٢ هجری،کیانی،١٣٨۵ تصویر٢-مسجد تاریخانه دامغان، قرن ٢هجری
مسجد یزد خواست، مسجد جامع بروجرد ، مسجد نیریز و مسجد نائین نیز هریک به نوعی آتشگاه و محل پرستش بوده اند، اما مدتی پس از شکل گیری مساجد قرون یکم و دوم هجری ساخته شدند و به خوبی خصلت انعطاف پذیری، که از ویژگی های بارز دستاورد دین اسلام بود را ارائه دادند و به مسجد تبدیل شدند.(کیانی، ١٣٨۵: ۷).
اما ذکر این نکته خالی از لطف نیست که از دوره اموی به بعد دین اسلام به گونه ای دیگر در پیکره معماری مساجد در جهان اسلام رخنه پیدا کرد و شکل کالبدی مسجد، حداقل در برخی از بخشها، به طور غیر قابل انکاری ریشه در سنتهای خاور نزدیک و مدیترانه دوانید. اضافه شدن پنج عنصر جدید در مساجد از جمله محراب(طاقنمای نماز)- منبر( سکوی وعظ)- مقصوره(محصوره سلطنتی)- ناو(راهرو بالا آورده میانی شبستان)- و گنبد روی چشمه محراب در مساجد دوره اموی به بعد ریشه در هنر کلاسیک بیزانسی و ایرانی دارد. این ارتباط اخیر به شکل معنی داری هم دنیوی و هم مذهبی است، در حالیکه در هنر کلاسیک واقعی، این خصوصیات در فضای دنیوی امکان حضور می یابد. نوع آمادگی که اسلام از طریق آن این پنج عنصر را اختیار کرد، و همچنین راهی طبیعی که این عناصر علت وجودی مذهبی پیدا کردند، همگی به تفصیل شاهد توانایی های این مذهب جدید در همسان سازی بود. همگی این عناصر ارتباط نزدیکی با معماری کاخ ها و تشریفات درباری دارند ولی قدرت برانگیزاننده این نمادهای معماری عملا با اختیار آنها از سوی معماری اسلامی آشکار گردید( هیلن برند، ١٣٨٣: ٤۵). در واقع می توان اینگونه نیز گفت که در طول نسل ها و قرون در فاصله ی آفاق مختلف، هنر اسلامی ملجا پاک تر و نمایشگاهی امن تر از مسجد نداشته است و اشتراک مساعی اقوام و امم مختلف اسلامی در تکمیل و تزیین مساجد با وجود حفظ خاصیت های ملی و محلی نوعی جهان وطنی را در معماری اسلامی سبب شده است که البته خود این امر نیز با تمدن و فرهنگ پر مسامح اسلامی مناسبت تمام دارد و به هر حال از مفاخر معنوی مسلمین به شمار می رود(زرین کوب،١٣٨٤: ۵١۷).
٢-تاثیر دین اسلام بر خط و کتابت در ایران
خط وکتابت به عنوان یک پدیده بزرگ و انسانی و زندگی ساز، همواره دارای ارزش واهمیتی غیرقابل وصف بوده است و وجود آن به مثابه یک عنصر هنری، در گستره ی فرهنگ ملت ها شناخته و پذیرفته شده است.
الفبا و به تبع آن خط و کتابت بدون تردید مولد تمدن بوده است و ظهور ادیان مختلف و وجود کتاب های مقدس در سرنوشت خط و تحولات آن قطعا تاثیر فراوانی داشته بطوریکه در کنار هر معبد، مکتبی نیز برای تربیت کاتبان و محرران دایر بوده است. و این امر بخصوص در عهد پیامبر اسلام(ص) به وضوح به چشم می خورد. ظهور دین اسلام و وجود مردان بزرگی چون پیامبر(ص) و حضرت علی (ع) در لوای این دین، موجبات توسعه و اعتلای خطی را فراهم ساخت که قبل از آن به صورتی کاملا ابتدایی در اکناف شبه جزیره بکار می رفت. "خط کوفی " که قبل از اسلام و تا مدتی پس از ظهور و گسترش اسلام به صورت ابتدایی و صرفا به منظور کتابت توسط اعراب کاربرد داشت با رشد فزاینده دین جدید، به خود بالید و تا آنجا پیش رفت که ضمن حفظ جنبه های کتابتی خود، به یکی از عناصر عمده تزیینی در طیف وسیعی از آثار واشیاء هنری تبدیل گشت. می توان گفت خط کوفی از زیباترین خطوط سراسر گیتی بویژه در القای مقاصد تزینی بوده و انعطاف لازم برای اجرای مقاصد والای هنری را داراست. استفاده از این خط به عنوان طرحهای پیشرفته ی هنری نه تنها در مورد مصاحف و کتب، بلکه برروی ظروف سفالی و فلزی و بویژه در تزئین بناهای مقدس چون مساجد ، تکایا، حسینیه ها و همچنین بناهای عام المنفعه چون کاروانسراها ، مدارس و ... به وسیله هنرمندان چیره دست شایع گشت.
تاریخچه ای از پیدایش خط کوفی در عربستان
در قرن یکم هجری، دو شهر جدید بصره و کوفه در عراق تاسیس شد، به تدریج که شهر حیره موقعیت خود را از دست داد، به گونه ای که در قرن چهارم هجری به طور کلی از بین رفت، شهر کوفه به عنوان وارث فرهنگ و مردمان حیره گردید. از مردمان حیره خطی به کوفیان رسید که این خط در شرایط گوناگون و در شهرهای مختلف نام های گوناگون داشته است و مسلما نام کوفی را پس از بنای شهر کوفه به این خط داده اند و نیز تردیدی وجود ندارد که کوفه در تجوید و تحسین و تزیین و تکمیل این خط نقشی تعین کننده و موثرداشته است، اما با تردید فراوان می توان ابداع آنرا به کوفه نسبت داد، چنان که در این باب نظریات مختلف و ابهام آمیز فراوانی بر جای مانده است که خارج از بحث این مقاله می باشد(١). مثلا یک نمونه ذکر شده که سبک کوفی به عنوان کهن ترین و مهم ترین سبک خوشنویسی قرآنی را حضرت علی (ع) خلق کرده، و هم او فرموده: چکیده تمامی قرآن در سوره اول آن مندرج است، سوره اول نیز خود در "بسم الله" ، بسم الله در "ب" و "ب" در نقطه زیر این حرف خلاصه شده ، و من آن نقطه ام( نصر،١٣۷۵ :٢٨).
خط کوفی در قرن اول به همان صورت ساده خود منتهی به رسم الخط های مکی و مدنی و کوفی نوشته می شد و در تنوع و تزیین آن کوشش به عمل نمی آمد. در پایان قرن سوم هجری که مرحله ای انتقالی است، بر اصول خط کوفی تاکید می شود و اندازه های آن تحسین می گردد و بر قواعد خاص بنا می شود و در قرون پنجم و ششم هجری به اوج تکامل خود رسید. خط کوفی در دوران خلفای راشدین و بنی امیه به چهار قلم نوشته می شد، در اوایل دوره ی عباسی دوازده رقم خط کوفی معمول شد و در زمان مامون به بیست شکل در آمد و در هنگام وزارت سهل ذوالریاستین بیست و چهار نوع خط از کوفی منشعب گردید. تا اینکه در قرن چهار هجری، ابن مقله که از مردمان فارس بوده ودر بغداد می زیست، خط کوفی را به شش خط کاهش داد. در اواخر عهد بنی امیه و اوایل عهد بنی عباس که خط کوفی از حوزه ی عربستان تجاوز کرد و در کشورهای دیگر مانند ایران و آسیای صغیر و شمال آفریقا منتشر شد، کم کم انواع مختلفی از آن پدیدار گشت.در عصر عباسی(٦۵٦-١٣٢) جنبه رسمی و کتیبه ای و تزیینی خط کوفی گسترش بیشتری یافت تا سرانجام با شکل های پیچ پیچ و ناخوانایی که یافت تنها برای زیور بناها به کار برده شد(ایمانی، ١٣٨٤)
١-و یا اینکه گویند مردی از انبار به نام بشر بن عبدالملک، خط کوفی را از خط سریانی آموخت و با خود به مکه برد و....برای اطلاعات بیشتر مراجعه شود به :سید حسین براتی نجفی، ١٣٨١، صفحات: ٢۷۹-٢۷٢.
خط کوفی در ایران
هنگام بروز و ظهور اسلام، به دو دلیل عرب ها به مخالفت با زبان و خط فارسی برخواستند و در صدد برآمدند که زبان ها و لهجه های رایج در ایران را از میان بردارند. یک دلیل این بود که اعراب زبان و خط مردم ایران را به مثابه حربه ای تلقی می کرده اند که اگر در دست مغلوبی باشد، بدان با غالب در آمیزد و به پیکار برخیزد، دلیل دیگر شاید این بود که اعراب می پنداشتند خط و زبان مجوس(پارسی) مانع از نشر و رواج قرآن می شود. این عوامل که حاکی از آمیختگی فرهنگی دو ملت و آشنایی آن دو با زبان و خط یکدیگر بود، وقتی با عامل مهم دیگر یعنی صعوبت و دشواری خط پهلوی و متروک شدن زبان ها و لهجه های محلی همراه شد، موجبات ترقی و رواج خط عربی را در ایران فراهم ساخت، اما دو عامل عمده دیگر به غیر از آنچه ذکرشد در ترویج و توسعه خط کوفی در ایران تاثیر بسزا داشته است:١- قرآن و احکام دینی که به عربی بود و همه مسلمین جهان آن روز، خود را ملزم به فراگیری آنها می دانستند.٢- تحریم بعضی از هنرهای تصویری (مجسمه سازی و نقاشی) که هنرمند را به جهت دیگری (خط و کتابت)می کشانید تا ذوق خود را ارضا و جامعه را اقناع نماید.
خط عربی و به تبع آن خط کوفی توسط ارتباط ایرانیان با مردمان دو شهر حیره و کوفه ، که ازشهرهای عربی – ایرانی عهد ساسانی بود شکل گرفت. اما در طول قرن اول و دوم هجری به ویژه در زمان حکومت عباسیان که ایرانیان از نظر سیاسی حکومت را در دست داشتند، به تشویق برامکه خط ترقی و توسعه بسیار کرد؛ بصره، کوفه، بغداد، خراسان از مراکز مهم خوشنویسی شدند. خط کوفی در فاصله سده سوم تا پنجم در ایران به اوج زیبایی رسید و تا سده هفتم-هشتم رونق و رواج خود را حفظ کرد. همانگونه که گفته شد خط کوفی که برای اولین بار توسط اعراب بکار برده شد و به طوری که از نام آن برمی آید از شهر کوفه در عراق برخاسته شد، ولی استفاده از آن به عنوان یک طرح هنری نه تنها در کتابها، بلکه در ظروف سفالی-فلزی-نساجی و در نهایت در کتیبه های ابنیه مذهبی، اساسا به وسیله هنرمندان ایرانی انجام شد. ایرانیان با غریزه ی فنی بسیار قوی و زیبا دوستی که از دوران باستان در فکر و ذهن خود پرورانیده بودند، در تمام زمینه های علمی و هنری صاحب نظر و ذی صلاح و در امر خطاطی و خوشنویسی نیز که یکی از فنون ارزشمند است، دارای ذوقی سرشار بوده و به هرگونه با خط تفنن کرده و آثاری بدیع و دل انگیز به عالم هنر تقدیم داشته است.
خط کوفی پس از طی مراحل اولیه و اجرای طرح و اعجام و شکل در راه تطور و دگرگونی وجودت و روعت گام نهاد و صورت های گوناگون یافت که هر یک با نامی خاص نامیده شدند و یکی از آن انواع خط کوفی، شیوه "ایرانی " است که در بسیاری از منابع بر جای مانده از جمله کتاب الفهرست ابن الندیم به صورت "پیر آموز " آمده است. با توجه به اینکه مبداء خط کوفی شهر انبار و حیره از شهرهای ایرانی در نزدیکی تیسفون، پایتخت ساسانیان است و زمان اختراع آن نیز قبل از ظهور اسلام و مطرح شدن قوم عرب و زبان ایشان بوده است. اقتباس پنهان و تحت تاثیر بودن حرف های خط کوفی از خطوط رایج ایران در آن منطقه (پهلوی یا اوستایی)، به وضوح به چشم می خورد. اما در نهایت خط کوفی شیوه ایرانی تاثیر خطوط و حروف اوستایی و پهلوی را پذیرفت، اما نباید گفت که خط کوفی شیوه ایرانی قطعاً و تماماً از خط پهلوی اوستایی مشتق است، بلکه ایرانیان یقیناً به بهره گیری از خطوط قبل از اسلام یعنی خطوط ملی و مذهبی خود با الهام از ذوق سرشار و حس زیبایی شناسی فطری، این هنر چشم نواز را ابداع و آنرا برای کتابت قرآن ها و کتیبه های مساجد و دیگر مکانهای مورد احترام انتخاب کردند.
خط کوفی ایرانی و انواع آن
خط کوفی ایرانی از شیوه های کوفی مشرقی است که در این سرزمین بیش از همه ممالک اسلامی رواج یافت و متفرّع شد و به انواع بی شماری تنوع پیدا کرد. لیکن گفتنی است که هرگز در باب تعداد این خطوط و انواع گوناگون آنها قولی صحیح و اظها نظری دقیق در دست نیست. این خط که البته با کوفی اصیل متفاوت است، به سه قسم عمده در ایران نوشته می شود که عبارتند از:١-کوفی ساده. ٢-کوفی تزیینی. ٣-کوفی بنایی(سفاری، ١٣٨١: ١٤-٢۵).
کوفی ساده در ایران
نگارش آن در قرون اولیه ی هجری و در همه شرق و غرب جهان اسلام، به دلیل سادگی و نداشتن اعاب رواج داشته است و به جرات می توان گفت که مبنای پیدایش اقلام کوفی بوده است. متاسفانه در ایران از این نوع خط مربوط به قبل از سال ٢٨٨ هجری یافت نشده است(زراعی، ١٣۷٣: ١١).
کوفی تزیینی در ایران
فرق اساسی بین ساده و تزیینی اینست که نوع ساده دارای اصول و قواعد معین است ولی کوفی تزیینی، جز رعایت حروف الفبا، تحت قواعد اساسی ثابت و معین نمی باشد و اکثر پیچیده و سخت خوانده می شود، زیرا در آن تصرفات و ابداعات بسیار شده و برای پرکردن زمینه خط را در میانه ی شاخه وگل و برگ و تزیینات هندسی که همراه حروف بکار رفته پنهان ساخته است.منشا کوفی تزیینی را باید در بین تزیینات بناهای ساسانی یافت. مثلا کوفی مورق(برگدار) شباهت زیادی به تزیین بناهای ساسانی دارد، مثل مسجد جامع نایین مربوط به قرون اولیه اسلام و بناهای ساسانی.
اهم انواع خطوط کوفی تزیینی
کوفی مورق(برگدار)
دسته حروف این نوع کوفی، بخصوص الف و لام، در انتهای فوقانی، غالباً به یک برگچه سه لبی منتهی می گردد. فلوری، این نوع را گلدار و در یک جا شاخ و برگدار معرفی کرده است. قدیم ترین این نوع خط را محققان، در ایران، کتیبه کوفی مجاور محراب مسجد جمعه ی نایین مربوط به قرن چهارم هجری می دانند.
کوفی گل و برگدار(مزهر-مشجر)
این نوع کوفی غالباً با طرح های پوشیده ازگل و برگ همراه است. درزمینه ای ازگل و برگ و اسلیمی قرار داده میشود و یا انتهای حروف آن، تبدیل به شاخه های باریک گیاهی می گردد به این نوع اگر با شاخه های گیاهی همراه باشد می توان کوفی مشجر اطلاق کرد. بهترین نمونه های آن در ایران، غزنه و در مدرسه سلطان حسن در قاهره است.
کوفی گرده دار(معقد-موشح)
این نوع کوفی که مترابط و مضفر نیز نام گرفته، نوعی است که زینت و آرایش در آن به حدی رسیده که تمیز دادن عناصرخطی، از عناصر تزیینی، دشوار است و گاهی حروف کلمه ایی واحد، آن چنان در هم پیچیده و بافته شده است، چنان که دو کلمه ی مجاور. و قدیم ترین شواهد از این در ایران در قلعه رادکان ٤١١هجری و مشهورترین آنها از جهت پیچیدگی کتابت، مقبره پیر علمدار ٤١٨هجری است. دسته حروف این نوع کوفی،در حین صعود، به دور خود باهم گره می خورند و این گره هاکه غالباً به صورت مربع القا می گردد، تکرار می شود، می تواند مشبک نیز نامیده شود. نویسنده کتاب اطلس خط، این نوع را متشابک یا معشق نیز نامیده، اما فلوری این نوع را مصور نامیده و سرچشمه ی آنرا هم ایران می داند.
کوفی پیچیده
دسته های حروف این نوع کوفی در حین صعود، مانند عشقه به دور ه می پیچند و تقریباً شبیه کوفی گره دار است و ندرتاً به کار می رود. این پیچش که خاصیت احساسی و زیبایی شناسی دارد، از قدیم الایام در ایران مورد توجه بوده است. انواع این خطوط در آثار معماری اسلامی با روش حجاری، گچبری، سفال، فلز، پارچه و غیره القا گردیده است.
کوفی موشح(مصور-مزین)
در این قسم کوفی هم در حرکات خطی و منتصبات و هم در فاصله ها و زمینه ها، رسم و نقاشی توأم دیده می شود و این گونه را باز به دو صورت میانه و مشکل می نگریم که زیباترین خطاطی و تذهیب و تزیین همراه شده وجنبه ی تزیینی آن برخط غلبه دارد و به طور کلی در خط و خطاطی تغییرات بزرگی ایجاد نموده است.
خط کوفی بنایی در ایران
قطعات حروف این نوع کوفی به صورت تسمه هایی افقی و عمودی است و در آن معمولا انحنا وجود ندارد. در انتخاب زوایای مستطیل ها، آن چنان دقتی به کار رفته که جمله به طور کلی، ایجاد یک طرح کامل هندسی می کند، هنوز معلوم نیست که رسم الخط کوفی مستطیلی از کجا سرچشمه گرفته است، اما ظن غالب آن است که مولد آن ایران باشد و معروف به "هزارباف " و در مساجد ایران و عراق بر آجرهای مختلف شایع و رایج بوده است. این نوع را که به نام بنایی مشهور است، و بنایی معقلی و منحصر و مستطیلی و متداخل هم می توان گفت، نوع تزیین نشده کوفی است که حرکات مستطیل شکل (گاهی مربع شکل) حروف آن، آن را از انواع دیگر مستثنی می سازد. این نوع کوفی در بسیاری از بناهاو مساجد باستانی مخصوصاً از زمان تیموریان و صفویان در اصفهان و مشهد و خراسان، و نقاط دیگر دیده می شود. کوفی بنایی به سه قسم دیده می شود: آسان- متوسط- مشکل. آسانش آن است که در یک سطح هندسی، عباراتی را با حرکات مستطیلی یا مربعی به طور آزاد و فواصل وسیع که زیاد و کم آن را باخطوط اضافی و زاید پر کرده و نوشته باشند. متوسط آن است که زمینه و خط بدون خطوط اضافی به موازات و تساوی تنظیم شده باشند. اما مشکل آن، چنان است که علاوه برنظم و ترتیب دقیق زمینه و حرکات، هردو، خط باشد و به اصطلاح سواد و بیاض خوانده شود.
کوفی برگچ
معمارهای ایرانی دوره اسلامی، مانند دوره های قبل بویژه دوره ساسانی، در گچ کاری مهارت بی نظیری داشته اند. و بهترین نمونه آن را در گچ بری های دقیق و زیبای مسجد نایین و مخصوصاً محراب آن مشاهده می کنیم. موضوعات گچ بری های مسجد نایین، علاوه بر برگ وشاخه و اشکال هندسی کوچک مثل سه گوش و هشت پر و ستاره و دوایر کوچک، کتیبه هایی به خط کوفی بوده است. یکی دیگر از بناهای قدیمی و مربوط به قرون اولیه اسلامی، مسجد جوجیر است که کتیبه های کوفی بر روی گچ هنوز در آن باقی مانده است.
بهترین نمونه های این گچ بری را در مسجد حیدریه قزوین(اوایل قرن ٦) و گنبد علویان همدان می توان مشاهده کرد(قرن ۵). استعمال گچ در ساختن برجسته کاری بلند و کنده کاری، یکی از فرآورده های مخصوص دوره سلجوقی است. علاقه به این قسم نقوش برجسته و کنده کاری گچ در گنبد علویان همدان دیده می شود، حاشیه ها و نغول های دارای کتیبه به خط عربی در زمینه ی نقوش گل و بته، در متجاوز از بیست ساختمان این دوره وجود دارد.
کوفی با آجر
استفاده از خط کوفی در مساجد با استفاده از آجر بیشتر از قرن پنجم هجری به بعد ملاحظه گردید. به عنوان مثال می توان کتیبه آجری قرن ۵ هجری در اصفهان که کتیبه نظام الملک در ضلع جنوبی مسجد جمعه است را نام برد. این کتیبه که داخل گنبد، به خط کوفی ساده ی آجری است، نام پادشاه وقت، ملک شاه سلجوقی و بانی آن نظام الملک را در بردارد. این گنبد در سالهای ٤٨۵-٤٦۵ هجری بنا شده است. گنبد دیگری رادر همین مسجد و از همین قرن، به نام گنبد تاج الملک می شناسیم. کتیبه این گنبد هم به خط کوفی ساده، از آجرساده، شامل آیه ۵٣از سوره اعراف است و سپس نام بانی ساختمان، ابوالغنایم مرزبان بن خسروفیروز شیرازی ملقب به تاج الملک و سال ساختمان آن ٤٨١هجری، آمده است. یکی دیگر از کارهای جالب خطی و تفنن های خطاط، در طاق هلالی شکل صفه ی عمر در این مسجد است. طاق هلالی شکل مدخل صفه ی عمر شبستان محراب، که در جنوب آن واقع است نیز با سه نوع خط بنایی تزیین شده است.
هنر کتیبه نگاری در مساجد
در واقع مسجد پس از شکل گیری، به عنوان مجموعه ای از هنرهای گوناگون، فضا و مکان خاصی را در بین تازه مسلمانان دل به حقانیت حق تعالا بسته، بوجود آورد. هنرمندان مسلمان در معماری مساجد به تزئینات آن نیز توجه خاصی مبذول کردند و میتوان گفت که مسجد به اولین جایگاه تجلی "هنر اسلامی " تبدیل گشت. یکی از ارکان تزیین مساجد، کتیبه و کتیبه نگاری است که در تزیین مساجد جایگاه ویژه ای دارد. کتیبه ها علاوه بر اینکه محل زیبایی و وحدت خط و نقش هستند، استادی و مهارت هنرمندان خطاط و کتیبه نگار را در بهره گیری مناسب از این دو عنصر در کنار هم نشان می دهد و ابزاری برای پیام رسانی و منعکس کننده کلام خدا ، سخنان اولیاء و ادعیه اسلامی نیز می باشد. هنر خوشنویسی خود منزلت خاص و ممتازی در اسلام دارد، تا آنجا که آن را می توان فرزند خلف هنرهای بصری سنتی اسلامی و شاخص ترین ویژگی جنبه بصری تمدت اسلامی دانست. خوشنویسی طی قرنهای مختلف با خود فرهنگ یکی پنداشته شده است و هنر خوشنویسی را نشانه ای از با فرهنگ بودن کاتب و انضباط ذهن و روح و نیز دست او دانسته اند(نصر،١٣۷۵: ٢٦).
تزیینات کتیبه ای معماری اسلامی از طریق گچبری-آجرکاری- سنگ کاری و کاشیکاری، گاهی با کاربرد مجزا و زمانی در تلفیق با دیگر نقوش، توسط هنرمندان، نمایشی شگفت انگیز از زیبایی ها پدید آورده است. گاهی هنر کتیبه نگاری در پیوند با اشکال اسلیمی از قبیل انواع نقش و نگارهای گیاهی، اشکال بدیعی را خلق می کنند و گاهی که در ترکیب با خوشنویسی قرار می گیرد، نقش اسلیمی در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد و در حقیقت تزیینات اسلیمی زمینه خطوط تزیین را پر می نمایند.
کتیبه ها را به طور کلی به دو نوع کتیبه هایی با مضامین مذهبی و کتیبه هایی که اطلاعات بنا و سازنده ی بنا را در خود دارد، تقسیم کرد. اما در کتیبه ها با مضامین مذهبی، از آیات قرانی، اسماء الهی، استفاده از نام پیامبر(ص) و ائمه اطهار به خصوص حضرت علی (ع)، استفاده بیشتری شده است. بنابراین موضوع کتیبه ها می تواند شامل سوره ها و آیات قرآنی مانند سوره های کوچک جزء سی ام، اسماء جلاله، ادعیه، اسامی مبارکه مانند نام پیامبر(ص)، امامان و معصومین و احادیث شیعی، همانند انا مدینة العلم و علی بابها باشد.
بررسی کتیبه های کوفی در مساجد اولیه ی ایران
مسجد تاریخانه دامغان
همانگونه که پیشتر ذکر شد طرح این مسجد به سبک حیاط درونی چهارگوش می باشد که در اطراف حیاط، رواق هایی با طاق های آهنگ بر روی ستون قرار دارند. مسجد تاریخانه دامغان را بعد از مسجد فهرج دومین مسجد شبستانی می دانند. این مسجد به لحاظ شبستانی بوده و فقدان گنبد، به شدت از مسجد نبی(ص) تاثیر پذیرفته است، اما از نظر نیارش شیوه پارتی دارد و تزیینات گچبری آن شبیه بناهای ساسانی و اشکانی می باشد. التقاطی از تاثیر دین جدید بر اساس و شالوده ی باستانی این مکان مذهبی، وفاداری ایرانیان را از گذشته خود در کنار پذیرش تاثیرات جدید و متعالی دین جدید اسلام را به خوبی به نمایش می گذارد.
مناره آجری این مسجد که در دوره سلجوقی به آن اضافه شده است، دارای ارتفاع تقریبی 25متر می باشد که نام بختیاربن محمد، برروی یک کتیبه کوفی در مسجد حاکی از بانی آن می باشد. این مناره از نقوش بسیار زیبای گل چین های آجری در چندین بند به همراه خطوط کوفی-گره های کمربندی شکل و...پوشیده شده است(کیانی،١٣٨۷: ٤٢).(تصویر ٣)
تصویر ٣- مسجد تاریخانه دامغان- قرن دوم هجری
مسجد جامع نایین
بنای اولیه مسجد نایین سومین مسجد شبستانی محسوب می گردد که به سبک مساجد شبستانی عربی ساخته شده بود و آنرا مربوط به قرن چهارم هجری می دانند. مسجد دارای شبستانی بعلاوه رواق در شمال و مجموعه ای در گرداگرد حیاط مرکزی است. قوس های به کار رفته، در ترکیبی از بیضوی ساسانی و جناقی اسلامی می باشد.
منار الحاقی با ٢٨ متر ارتفاع مربوط به قرن ششم هجری و گل دسته به شکل چند وجهی در نزدیکی موذنه که به حالت دایره در آمده نمونه منحصر به فرد در ایران است. و اما تزیینات مسجد: اگر تزیینات خطی مسجد نایین مورد دقت قرار گیرد، و برگ های منشعب از انتهای فوقانی حروف قایم آن، با برگ های سه لبی و پنج لبی، با تزیینات دوره ساسانی در یک پلاک گچی از از تیسفون که بر روی آن یک جفت بال برافراشته که یک کلمه را در میان گرفته ،چهار جفت برگچه دو قسمتی،که هریک از این برگچه های دو قسمتی مانند برگچه های انتهای حروف کوفی مسجد نایین، سه لبی است، متقارباً پشت به پشت قرار گرفته اند.
به کار بردن رشته ی مروارید شکل، روی ستون های نزدیک محراب مسجد نایین و نیز طرح زمینه ای پر از گل و برگ در کتیبه های متعدد و مختلف در بنا، کاملاً تقلیدی است از کارهای دوره ساسانی. طرح اسلیمی های زیبا از سابق در ایران معمول بوده و همان گیاهانی که خطوط و ایعاد یک بنای ساسانی را در بر می گرفته، خطوط کوفی اسلامی رانیز احاطه کرده ودر انتهای حروف کوفی سر برآورده است.
محراب مسجد نیز که بر بالای پیشانی آن کتیبه ای به خط کوفی گلدار نوشته شده و مربوط به ٣۵٠ هجری است، اولین محرابی است که بر بالای پیشانی آن خط کوفی به کار رفته است. در این کتیبه آغاز و پایان هر حرف به صورت برگ درآمده است.
مسجد جامع اردستان
بنای این مسجد در قرون اولیه اسلامی ساخته شده ودر دوره سلجوقی توسعه یافته است. بنای اولیه این مسجد که از نوع مسجد شبستانی سبک کوفی تبعیت می کرده، از جهات مختلف منحصر به فرد می باشد، از جمله اینکه اولین نمونه مناره چسبیده به مسجد در اینجا مشاهده شده است. دوم اینکه این مسجد چهارمین مسجدی است که از شبستانی به چهار ایوانی تبدیل شده است. و سوم اینکه اولین مسجد دو مناره است.
ازجمله از اجزای بسیارنفیس این مسجد گچ بری و حاشیه های مکررو کتیبه های کوفی و ثلث برجسته که در آن به کار رفته در جنوب مقصوره که محرابی جاسازی شده ، می باشد.
از مضمون کتیبه کمربندی بنا مفهوم می شود، ساختمان مقصوره که نقشه چارطاقی ساسانی را تعقیب می کند به سال ۵۵٣ هجری درست مصادف با دوره ضعف کامل سلاجقه ی مرکزی و تجزیه حکومت آنان پایان یافته است. این کتیبه از ابتدای زاویه شمالغربی با بسم الله الرحمن و بعد آیه ١٨ از سوره توبه آغاز می شود(تصویر ٤).
تصویر ٤- مسجد اردستان-کتیبه های کوفی- دوره سلجوقی
مسجد جوجیر اصفهان
این مسجد از آثار بر جای مانده آل بویه، قرن چهارم هجری می باشد.کتیبه های کوفی برروی گچ هنوز در آن باقی مانده است، هرچند بخش کوچکی از آن از بین رفته است. در طرف راست سردر، فقط عبارت: بسم الله الرحمن الرحیم، ودر طرف چپ سردر، عبارت: بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم، بر جای مانده است و بقیه از بین رفته است. سال تحریر و نصب کتیبه معلوم نیست ولی قطعی است که در زمان وزارت صاحب بن عباد، یعنی در نیمه دوم قرن چهارم هجری به اتماتم رسیده است و نماهای خارجی طرفین سر در و داخل طاق نماهای آن که آجری است، با خط کوفی به صورت گچ بری تزئین شده و عبارات زیر را به رشته تحریر در آورده است: لا اله الله محمد رسول الله- القدرة الله المعظمة الله سبحان الله الحمد الله. (تصویر ۵)
تصویر ۵-مسجد جوجیر اصفهان-آل بویه- کتیبه های کوفی
نتیجه گیری
نو مسلمانان در صدر اسلام وقتی به سرزمین ایران رسیدند، دین اسلام را با روح معنوی خاص دین اسلام، در بین ایرانیانِ تشنه به حقانیت و عدالت با خود به ارمغان آوردند. نو مسلمانان که خود در ایران با شکل خاصی از تمدن و فرهنگ مواجه شده بودند- بطوریکه در دراز مدت زیر سیطره ی این تمدن و فرهنگ قرار گرفتند- متقابلا روح اسلام گرایی را بواسطه حقانیت و کمال باطنی دین جدید، عرضه نمودند. و چنین شد که کالبد هنر ایرانی با روح اسلام و معنویت آن جلایی تازه و شکوهی دیگر گیرد. ایرانیان از طرفی با تکیه بر پیشینه ی قوی فرهنگی خود، و از سویی دیگر با شناخت دو منبع الهام بخشی دین جدید، یعنی کتاب مقدس (قرآن) و عبادتگاه آن(مسجد)، همت خویش را در شکل گیری هنری بدیع با عنوان "هنر اسلامی" در دو زمینه ی معماری مساجد و کتیبه نگاری که در این مقاله به آن پرداخته شد، به کرسی نشاندند. هنر در اسلام بخصوص در زمینه ی هنرهای تجسمی، بیش از هر چیز، در قالب معماری مساجد و کتابت کلام خدا نمود یافت و این دو هنر مقدس با الگو پذیری از سخنان نبی اکرم(ص) در تاکید به پرداختن به آنچه ماورای دنیای فانی ست، در هم آمیختند. فضایی به نام مسجد در ایران صدر اسلام(پنج قرن اول هجری) فارغ از هر گونه پیچیدگی و تجمل گرایی در برابر انسان نماز گزار ساخته شد تا عاشق دل سپرده به حضرت دوست، بی هیچ واسطه و دغدغه ای با معشوقه اش به راز و نیاز بپردازد. و بدین شکل مسجد به عنوان مهم ترین جلوه و فضای مقدس در اسلام در هماهنگی و وحدت کامل با اصل خلقت، که عبادت خالصانه انسان برای خداوند است، در ایران شکل گرفت. از طرفی ایرانیان از همان ابتدا با تکمیل فرم های خط کوفی و ابداع خطوط پیرآموز و معقلی، آن را در زمینه ی کتابت و کتیبه یاری بخشیدند و به واسطه ی منع مذهبی و دینی از بعضی از هنرها مثل مجسمه سازی و نقاشی، به خطاطی و خوشنویسی وکتیبه نگاری دینی روی آوردند. این هنر که صدر اسلام در ایران پایه های خود را محکم می کرد به موازات در بسیاری از مساجد اوایل اسلام در ایران به عنوان تزئین بکار گرفته شد.
منابع و ماخذ
١-اتینگهاوزن، ریچارد، و الگ گرابار، ١٣٨٣. هنر و معماری اسلامی(١)، ترجمه دکتر یعقوب آژند، چاپ چهارم، تهران : انتشارات سمت.
٢-ایمانی، علی، ١٣٨٤. سیر خط کوفی در ایران، چاپ اول، تهران: انتشارات هیرمند.
٣-برند، روبرت هیلن، ١٣٨٣، معماری اسلامی، ترجمه دکتر باقر آیت لله زاده شیرازی، چاپ دوم، تهران: انتشارات روزنه.
٤-پرنا، مهدی، ١٣٨۵، فرهنگ و هنر ایران و جهان، بخش ایران، تهران: انتشارات آزاده.
۵-سفاری، یاسین حمید،١٣٨١، خوشنویسی اسلامی، تهران: مطالعات هنر اسلامی.
٦-دبیرخانه ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانون های فرهنگی، هنری مساجد،١٣٨٤، هنر و معماری مساجد، جلد اول و دوم ، تهران: نشر رسانش.
۷-زراعی، باب اله، ١٣۷٣، کتیبه کوفی مسجد جامع قزوین، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
٨-کیانی، محمد یوسف، ١٣٨۷، تاریخ هنر و معماری ایران در دوره اسلامی. تهران: انتشارات سمت.
۹-کیانی، محمد یوسف، ١٣٨۵، معماری ایران دوره اسلامی ، تهران: انتشارات سمت.
١٠-نصر، دکتر سید حسین، ١٣۷۵، هنر و معنویت اسلامی، ترجمه رحیم قاسمیان، تهران: انتشارات سوره.