دانلود پاورپوینت با موضوع کاروانسرا
بخشی از مطالب:
کاروانسرا یا تیم ترکیبیست از کاروان (کاربان) به معنی گروهی مسافر که گروهی سفر میکنند؛ و سرای، به معنی خانه و مکان. هردو واژه برگرفته از زبان پهلوی است.
مقدمه
همواره سخن از معماري اسلامي با ياد از مساجد، زيارتگاهها، كاخها و ساختمانهاي باشكوه همراه بوده است. البته نمي توان كتمان كرد كه مجموعه مهارتها و اوج خلاقيت هنري مسلمين در اين گونه اماكن تمركز يافته و بخصوص عالي ترين دستاوردها نثار خانه خدا و مراقد اولياء خدا و معطوف به عبوديت و عبادت حق گرديده است. كاخها و قبور سلاطين معمولاً استحكام و قوام و عظمت و زيبايي مساجد را نداشته اند تا در رهگذر زمان و دل مردمان دوام آورند و لذا در برابر انبوه مساجدي كه از قرون اوليه اسلامي تاكنون سراسر دارالاسلام- از اسپانيا و جزاير مديترانه گرفته تا شمال و مركز آفريقا و جنوب و مركز آسيا- را فراگرفته اند، هم از لحاظ كميت و هم از حيث كيفيت، بسيار ناچيز به نظر مي رسند.
از سوي ديگر، چون در بينش اسلامي در طول عبادت خالق، خدمت به خلق قرار دارد، لذا همسو با بناي مساجد و اماكن متبركه، احداث تاسيسات عام المنفعه مردمي نيز از اهميت خاص برخوردار بوده است. بي جهت نيست كه پس از بناهاي مذهبي، ماندگارترين ساختمانهاي عالم اسلام، مدرسه ها، حمام ها، تيمچه ها، بازارها، پلها و بخصوص رباطها و كاروانسراها بوده اند كه پناهگاه راهيان خسته و منزلگاه اهل سفر به شمار مي آمدند.
آنچه به لحاظ فرهنگي و اجتماعي در اين گونه بناها قابل ملاحظه است آنكه دريابيم چگونه اصول معنوي مكنون در باطن ابنيه عبادي، در بناهاي مردمي و اجتماعي نيز تجلي يافته و نشانه نوع ديگر از «مدنيت» را كه اهل تحقيق در تاريخ جهان، «تمدن اسلامي» نام نهاده اند ارايه مي كند كه با ساير تمدنها تفاوت و تمايز اساسي دارد. به عبارت ديگر، اين نكته قابل تامل است كه اصول عام معماري اسلامي كه بر بناهاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و حتي شخصي شمول دارد، اولاً چيست و ثانياً چه ارتباطي با اصول حاكم بر فرهنگ و تمدن اسلامي يعني معتقدات اسلامي دارد و ثالثاً، چگونه در هر نوع از بناها تجلي مي كند.
مي دانيم كه اصل الاصول معتقدات اسلامي« توحيد » است و ساير اصول جز فروع و لوازم آن نيستند. چنانگه به كرات گفته شده است باطن و معناي تمام معتقدات، عبادات و احكام اسلامي چيزي جز كلمه توحيد – لا اله الا الله- نيست. اين معنا با فصاحت و بلاغتي تام چنين بيان شدهاست كه «بني الاسلام علي دعامتين: كلمه التوحيد و توحيد الكلمه» يعني: اسلام بر دو ستون استوار است: حقيقت يگانگي، و يگانگي حقيقت. اين دقيقه كه در تمام شئون فردي و جمعي و مادي و معنوي مسلمانان اصيل ظهور و بروز پيدا مي كند، در معماري اسلامي نيز مصداق دارد: اصول عام و شامل معماري اسلامي كه از معماري خانه توحيد – مسجد – به منزله «بناي مادر» ابنيه اسلامي اخذ شده است و بر كليه بناهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و مسكوني شخصي- عليرغم تكثر و تنوعي كه دارند – شمول دارد، از ديدگاه اسلام، يگانگي حقيقت آنها را مي نماياند و تمام تفاوت ها و تضادهاي ظاهري و واقعي آنها را در وحدت باطني و حقيقي شان زايل مي سازد. زيرا بنابر تعليم قرآن مجيد، مراد از خلقت انسان چيزي جز پرستش معبود نيست و لذا بيداري و خواب و زندگي و مرگ مومن «عبادت» است و سراسر پهنه عالم «مسجد» اوست.
اين وحدت و مقام جمع كه فيض مقدس الهي است و مجموعه واحد كائنات- عالم تكوين- را فراگرفته است، پرتو «حقيقت يگانگي» است كه راز باطن هستي محسوب مي شود. اين حقيقت كه در عرفان اسلامي فيض اقدس حق تلقي مي شود، مقام ذات انسان و روح و باطن شريعت اسلام يا نور محمدي(ص) است كه در اعتقادات، عبادات و احكام اسلامي- عالم تشريع- تجلي مي كند.
بنابراين تعجب آور نيست اگر مثلاً در هنر و معماري اسلامي بر وحدت و همگرايي همه اجزاء نهاده شده و در عين حال، هيات مجموعي به صورتهاي مختلف و متنوع ظاهر گرديده و كثرت در آيينه وحدت و وحدت در آيينه كثرت نمودار شده است. خوشبختانه در شرق و غرب جهان امروز از سوي صاحبنظران متعاطي در حكمت هنر اسلامي، تحقيقات گرانقدري در خصوص نسبت مستقيم اصول و مبادي هنر اسلامي با مباني توحيدي ديني مسلمانان صورت پذيرفته و بالاخص در معماري و شهر سازي، نحوه تجلي ايمان به توحيد حق تعالي و به تبع آن، توسعه فضاي خانه توحيد در شهر و بيابان، باز نموده شده است. چنانكه في المثل در شهر سازي اسلامي اين دقيقه را تشريح كرده اند كه چگونه مسجد جامع در قلب و مركز شهر قرار گرفته و در حول آن، تاسيسات اجتماعي و ابنيه شخصي به نحو همسان و هماهنگ استقرار يافته است به طوري كه هر گونه تكثر و تضاد باطني را نفي مي كند. با اين همه آنچه موجب شگفتي همگان گرديده است. تنوع حيرت انگيزي است كه در عين حفظ وحدت باطني بناها و آثار هنري، چشمها را خيره مي سازد و معناي «لاتكرار في التجلي»- در تجلي تكرار وجود ندارد – را به منصه ظهور مي رساند.
يكي از نمونه هاي بارز اين پديده شگفت انگيز در تاريخ بشر، كاروانسراهاي ايراني است كه عليرغم وحدت كلي و تبعيت از اصولي عام و شامل، تنوعي حيرت آور را به نمايش مي گذارند.
كاروانسراهاي بازمانده از ايران هيچ يك با ديگري همانند نيست و هر يك از نقشه و طرح مستقلي در معماري داخلي و خارجي برخوردارند، در عين آنكه هر كدام به منزله آينه هايي گوناگون جز يك خورشيد را باز نمي تابند.