پاورپوینت بررسی زندگینامه و آثار معمار آمریکایی چارلز مور (1925-1993)
چارلز مور جادوگری بود که ما را از عقیم بودن و خودبزرگ بینی مدرنیسم بیرون آورد و به ما نشان داد که می توانیم دوباره به خانه برگردیم.
چارلز مور، اوبرون، شوخی شاد و گورو عرفانی معماری اواخر قرن بیستم، این توانایی را داشتند که خارقالعاده را منطقی و حسی را ضروری جلوه دهند. شیفته تکنولوژی و مصالح مدرن و شیفته زیبایی فرمهای بومی برای تغییر شکل نظمهای بزرگ به سازههای راحتتر و فروتنتر، او اهمیت توانایی معماری برای لذت بردن از طریق پناه دادن، ساختارسازی و فراهم کردن آسایش موجودات را تبلیغ کرد. او همچنین ساختارهایی را طراحی کرد که با خطوط نئون زیپ میشدند و با مربعها، مثلثها و هشت ضلعیهایی که هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتند، زیپ میشدند، اما به نوعی با هم کار کردند تا معماری عالی خلق کنند.
وقتی با مور آشنا شدم، به عنوان یک دانشجوی کارشناسی در کالج ییل و در حال فکر کردن به زندگی در معماری، در یک سفر میدانی که معمار در حومه کانکتیکات، رود آیلند و ماساچوست انجام میداد، برچسبگذاری کردم. خانههایی که او طراحی کرده بود، عمارتهای بزرگ نیوپورت، و بهترین کلبههای صدف سرخشدهای که هرگز نمیدانستید وجود داشته باشند، دوران دیوانهواری بود. او در یکی از کلیساهای متعددی که ستونها، برجکها و شبستانهای آن با استفاده از آجر و چوب سفید رنگ آمیزی شده بود، توجه مور را به خود جلب کرد، به ما اشاره کرد که چگونه در این شبستان نور «بلاب، بلب، بلاب» میشود. در کلیسای قبلی که ما از آن بازدید کرده بودیم، این کلیسا بیشتر یک «بلووب، بلووب، بلووب» بود. ما دقیقاً می دانستیم منظور او چیست.
چندین سال بعد مور تمرین مقدماتی را در کلاس سال اول دانشکده معماری من تدریس کرد. او از ما خواست که یک مرکز آیینی برای سرزمین افسانهای بروسلیاند، «جایی در غرب اورگان» طراحی کنیم، جایی که جشنها در آن اسکیتبرد میرفتند یا در خلاف جهت عقربههای ساعت از هفت زیارتگاهی که ما باید طراحی میکردیم، اسکیت میرفتند. این نیز برای ما کاملا منطقی بود. من هیچ خاطره ای ندارم که طراحی کرده ام، اما دستورالعمل ها را به یاد می آورم، در عین حال آنقدر خاطره انگیز و عجیب، انگار که دیروز آنها را دریافت کرده بودم.
و....