روستاي دوز عنبه 25 ص
گرچه در عرف و سياست و فرهنگ و مطبوعات معاصر مملكت ما يك ده در هيچ مورد بهيچ وجه حسابي نمي آيد ولي بهر صورت هسته اصلي تشكيلات اجتماعي اين سرزمين و زمينه اصلي قضاوت درباره تمدن آن همين دهات پراكنده است كه نه كنجكاوي متتعبان را مي انگيزد و نه حتي علاقمندي خريداران راي و سياستمداران و صاحبان امر را .
چرا گاهي اتفاق افتاده است كه مستشرفي يا لهجه شناسي بعنوان تحقيق در لهجه دور افتاده اي سري به دهات هم زده است و مجموعه اي نيز گردآورده است ولي غير از آنچه مربوط بمورد علاقه اوست ، نه ازمردم اين دهات و نه آداب و رسومشان و نه از وضع معيشتشان چيزي در اينگونه مجموعه ها نمي توان يافت .
يا اگر مي توان يافت بسيار گذرا و سرسري است . تقصير هم از كسي نيست .
ناشناخته هاي اين سرزمين آنقدر فراوان است كه كمتر كسي حوصله مي كند به موضوع حقيري بپردازد و وقت خود را صرف تحقيق در مورد يك روستا كند .
اين تحقيق در مورد يك روستا است كه هسته اوليه تشكيل آن امامزاده است و در ميان روستاهاي مجاور اهميت خاص خود