پاورپوینت بررسی نظريه پردازان پست مدرن
بخشی از مطلب
ژان فرانسوا ليوتار
نقطة آغاز مباحثات فكري دربارة پست مدرنيسم، اغلب در نوشته هاي فيلسوف اجتماعي فرانسوي،
است .وي اعتقاد دارد كه جوامع نه صرفاً حول انواع تكنولوژي ها بلكه حول « ژان فرانسوا لي وتار »
بازيهاي زبان و گفتارها نيز سازمان مي يابند .او به نقش گفتارها در زندگي اجتماعي توجه خاصي
ميكند.در جوامع غيرصنعتي، اساطير و قصه ها واجد كيفيتي ديني بوده و به باز توليد نظم اجتماعي ياري
ميرساندند.با عصر روشنگري مجموع ة نويني از گفتارها همراه با ظهور علم قدم به عرصه نهادند اين ها
بر اهميت پيشرفت، خرد، دانش و تكنولوژي در به ارمغان آوردن آزادي از جهل، نياز و سركوب تأكيد
مي كردند .اما اينك به عصر جديد يعني پسامدرن وارد شديم .علم و تكنولوژي نظام هاي پيچيدة اداري
در طول چند دهة اخير به نيروي « دانش » و رايانه ها به چنان مرحله اي از پيشرفت رسيده اند كه در آن
اصلي توليد بدل شده است .اين فيلسوف فرانسوي چنين استدلال مي كند كه دانش و اطلاعات در دو
مسير متصل به هم عميقاً دگرگون شده اند .نخست آن كه دانش و اطلاعات فقط در جايي كه به دليل
غالب « كاربرد پذيري » كارآيي و كارآمدي موجه باشند يا با استفاده از واژگان ليو تار، در جايي كه
باشد، توليد مي شوند .دوم اين كه دانش و اطلاعات بيش از پيش در معرض تهديد كالا شدن
است.پيامد اين وضعيت اين است كه اطلاعات و دانشي كه برحسب كارآ يي و كارآمدي نتوانند مورد
تأييد قرار گيرند، تنزل درجه خواهند يافت يا حتي كنار گذارده خواهند شد.
ژان بودريار نيز همچون ليوتار از نخستين كساني بود كه در پديد آوردن نظريه در باب پسا مدرنيسم به شدت اثر گذار بود .وي مدعي است كه از دهة 1960 در عصري به سر مي بريم كه در آن اساس
جامعه ديگر مبتني بر مبادلة كالاهاي مادي داراي ارزش استفاده (بدان گونه كه ماركسيسم مي گويد ) نيست.به نظر وي فرهنگ معاصر، فرهنگ نشانه ها است .امروزه تقريباً هر چيزي صرفاً دلالت فقط كافي
است به اطراف خويش بنگريم ما در هركجا توسط نشانه ها و شيوه هاي دلالت احاطه شده ايم .با صداي
راديو بيدار مي شويم، روزنامه مي خوانيم و ...غذاهايي كه مي خوريم همه مملو از دلالت اند .از ديدگاه
بودريار زندگي امروزه در چرخش بي وقفة نشانه هايي هدايت مي شود كه دربارة آنچه كه در دنيا
اتفاق مي افتد مثلاً ا خباري كه از تلويزيون به ما مي رسد فقط روايتي از واقعيت اند .روايتي كه از برخوردها و دسترسي روزنامه نگاران و ...شكل مي گيرد .اما مي توانيم اثبات كنيم كه اخبار تلويزيون
واقعيت ندارد بلكه برداشتي از آن است .هر انتقادي هم از اين نشانه ها روايتي اصيل تر از اخبار را ارائه
نميدهند، بلكه صرفاً مجموعه اي ديگر از نشانه ها را نمايش مي دهد كه مي پندارند واقعيت وراي
نشانهها را توضيح ميدهند.
ريچارد روتي
از نظريه پردازن پست مدرنيسم، بر اين باور اصرار مي ورزد كه در عصر كنوني، ما « ريچارد روتي »
انسانها با فرهنگ فرا فلسفي روبرو هستيم .روتي در حالي اين انديشه را ابراز مي دارد كه پست مدرن
ميرود تا شكل و ساخت فلسفي به خود بگيرد .بدين ترتيب، از جهت فلسفي و يا فرافلسفي بودن،
تميزي بين مدرنيسم و پست مدرنيسم باقي نمي ماند .روتي تصور مي كرد مي تواند با نظري ة فرافلسفي
خواندن فرهنگ مرد م، روشنفكران پست مدرن را از قيد و بند فلسفه و ايمان فلسفي و روبرو شدن با
سؤالات به ظاهر غيرقابل پاسخي كه از جانب باورهاي فلسفي برانگيخته مي شود، برهاند .در صورتي
كه نگرش روتي يك تصور واهي بيش نبود و چنين نگرشهايي پست مدرنيسم را به سردرگمي و
تناقض گويي مي كش اند، آنچنانكه راهي براي فرار از اين تناقض گويي، جز به انكار اصول مزبور
نمينمايد.پست مدرنيسم برخلاف آنچه كه نظريه پردازانش مي پندارند، شكل كليت نگر، ساختار
ايدئولوژيك به خود مي گيرد و اين درست برعكس چيزي است كه معماران پست مدرنيست دنبال
.( ميكنند.( مهاجر، 1387
از ديگر نظريه پردازان پست مدرن
دانيل بل با ايده هاي پسامدرن در باب قدرت در حال رشد دانش و فرهنگ در جامعة معاصر
فردريك جيمسون »پسامدرنيسم به منزلة منطق فرهنگي سرمايه داري متأخر
اسكات لش پسا مدرنيسم، به منزلة تفاوت زدايي