پاورپوینت بررسی معماری موزه هرژه لوون لا نوو بلژیک
«در پایان نمایشگاهی که توسط مرکز پمپیدو درباره من در سال 1996 ترتیب داده شد، با فانی و نیک رادول آشنا شدم. آنها نمایشگاه را دیده بودند، آن را دوست داشتند و می خواستند در مورد پروژه خود برای موزه هرژه با من صحبت کنند.
فوقالعاده بود زیرا هرژه نه تنها کودکی من را در گهواره و طلسم کرده بود، بلکه کودکی فرزندانم را نیز در گهواره میساخت و مسحور میکرد. اولین طراحی من، زمانی که حدوداً چهار یا پنج ساله بودم، مربوط به کاپیتان هادوک بود.نقش بر تر پا رس وقتی نوبت به نقوش اصلی معماری من می رسد، اکنون متوجه می شوم که آنها از جنگ منفور (یونیکورن)، قایق ها، قایق های بادبانی، آشغال ها، چگونه و کشتی های بخار باری الهام گرفته شده اند که در میان ماجراهای تن تن، اسنوی و کاپیتان هادوک حرکت می کنند.
من آنها را به همان شکلی که ممکن است اشعار قدیمی را به یاد بیاورم، به یاد می آورم، دور از گوشه حافظه. هفت سال دیگر طول می کشد تا اولین طرح ها و اولین مدل موزه در سال 2003 ظاهر شود. هفت سالی که در طی آن زمان کافی بود تا روابط بین فانی و نیک رودول و من رشد کند و با اعتماد متقابل قوی تر و اصلاح شود. همدستی وقت آن است که مطمئن شویم به یک زبان صحبت می کنیم.نقش بر تر پا رس این حس همکاری، در طول پروژه، بین Joost Swarte، که مسئول صحنه نگاری بود، و Walter de Toffol، پیمانکار ساختمان ما مشترک بود. در زیر بلافاصله جدا کردن موزه از شهر ایده خوبی به نظر می رسید، بهتر است آن را کمی به سمت جنگل دور کنید. به این ترتیب، بازدیدکننده در نوری که از میان خلیجهای بزرگ جاری میشود، با «چهار شی منظره» مواجه میشود که با طرح کلی و صحنهنگاری Joost Swarte مطابقت دارد.
هر یک از این اشیاء شخصیت خاص خود را دارند. هر کدام یک نوع شخصیت هستند. هر کدام دارای فرم مجسمه ای خاص، رنگ و طراحی منحصر به فرد هستند. هر کدام جنبه ای را نشان می دهد که به طور نامتناسبی بزرگ شده است که از سبک طراحی هرژه گرفته شده است. نقش بر تر پا رس یکی ردپای تن تن در آمریکا، دیگری عصای پادشاه اتوکار... به این چهار «شیء»، میتوان پنجمی را اضافه کرد: شفت بالابر، عمودی و رنگی سفید و آبی، که من ابتدا قرمز و سفید تصور میکردم، اما فانی آن را پیدا کرد.