پاورپوینت بررسی برنامه فیزیکی و ریزفضاها و استانداردهای فرهنگسرای کودک
متأسفانه در كشور ما و حتي در شهري مثل تهران، مراكز و فضاهايي كه هدف اصلي آن پرورش خلاقيت در كودكان باشد وجود ندارد. به طور كلي اكثر مراكز موجود، آموزشي هستند و نه پرورشي. اين مسأله تنها مربوط به مدارس نيست بلكه مراكز هنري و تفريحي و ورزشي را نيز دربرميگيرد.
آموزش نيز به روشي بسيار قديمي، محدود و متكي بر حافظه صورت ميگيرد. به اين صورت كه سئوالها و جوابها تقليد از الگوي ارائه شده تشويق مي شود و هر گونه تلاش فردي و خلاقانه مورد بيمهري و گاهي تمسخر و توبيخ قرار ميگيرد.
به جاي ايجاد انگيزههاي واقعي در كودک با توجه به توانائيهاي فردي، از سيستم فشار به وسيله ايجاد رقابتهاي غيرمنطقي، مقايسه نابجا و ارزشگذاري غيرعادلانه استفاده مي شود. حتي در فعاليتهاي فوق برنامه كه به منظور تفريح و پرداختن به فعاليت هاي دلخواه و اجباري كودکاست، همين روش اعمال مي شود. والدين نيز تحت تأثير همين الگوي تحميل شده از طرف جامعه و فرهنگ ناسالم، كودكان خود را از ابتدا تحت فشار ميگذارند، تا مطابق سليقه روز بزرگ شوند. در واقع اين جامعه، مربيان و والدين و همه برنامهريزان آموزشي و پرورشي هستند كه تصميم ميگيرند يك بچه به چه موجودي بايد تبديل شود. طبيعي است كه در اين ميان آنچه ناديده گرفته ميشود و سركوب ميگردد، ويژگيهاي طبيعي كودک و توانائيها و استعدادهاي اوست و همچنين نياز طبيعي و انساني او به اين كه خودش باشد نه شخص ديگري. خلاقيت به عنوان امري كه زيربناي هر نوع آموزشي را تشكيل ميدهد و ميتواند در همه امور زندگي آدمي از آغاز تا پايان جلوهگر شود و شور و شوق و انگيزه زندگي را در همه حال حفظ نمايد، شديداً در غفلت قرار گرفته است.
از اين رو ايجاد چنين مركزي نه تنها ميتواند در پرورش خلاقيت كودكان مؤثر باشد، بلكه شايد بتواند توجه به والدين و مربيان و مسئولان آموزش و پرورش را به اين امر مهم و حياتي يعني خلاقيت جلب نمايد.و....